دراز کشیدم کف اتاقم دستامو گذاشتم زیر سرم زل زدم به بغ بغو های تو آسمون روی کلیسای جلو خوابگاهم و دارم فکر میکنم...
علیرضا قربانی میخونه: ببخش اگر با خیال بودن تو زنده ام... اگر تورا نبردم از یاد...
بازم فکر فکر فکر...
آخرش مخم جر میخوره از این همه سکوت و فکر...
- پانزده آبان صفردو